دولت، انحصارات، امپریالیسم (2)
برگردان میم حجری برگردان میم حجری

 

پل بوکارا (1932)
اقتصاددان و مورخ مارکسیست فرانسوی (تونسی الاصل)
از اعضای سابق شورای ملی حزب کمونیست فرانسه
برای مدت مدیدی عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست فرانسه بود
پروفسور تاریخ و علوم اقتصادی، ناشر مجلات «اقتصاد و سیاست»، «نقطه نظر»
اولین توسعه دهنده تئوری «سرمایه داری انحصاری ـ دولتی»
آثار:
بررسی سرمایه داری انحصاری ـ دولتی، بحران ها و پیامدهای بحران ها (1973)
مداخله در مدیریت با معیارهای جدید (1978)
تضمین اشتغال و یا آموزش (2002)
تحول و بحران سرمایه داری تمام ارضی (2008)

پروفسور دکتر فرانک دپه
2
تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی


• تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی در اتحاد شوروی پس از پایان جنگ جهانی دوم به مثابه تئوری امپریالیسم ما بعد جنگ در عصر رقابت دو سیستم تدوین شد.
• در روند سیاسی ـ اقتصادی دوره پس از جنگ، «سرمایه داری در مرحله انحصاری» (لنین، کلیات، 22، ص 270) خود توسعه و تکامل بیشتر یافت.

• امپریالیسم بوسیله گروهی از مؤلفین فرانسوی حول اقتصاد دانی به نام پل بوکارا، به پیروی از لنین به مثابه «سرمایه داری انحصاری ـ دولتی» تلقی شد که «بخش های اصلی اش امروز به شرح زیرند:

1

• تمرکز رشد یابنده سرمایه انحصاری

2

• تقویت نقش دولت.

• شاخص بخش دولتی عبارت از این است که تأمین مالی تولید بزرگ انحصاری با وسایل دولتی صورت می گیرد.

• این پدیده های نوین مناسبات طبقاتی را دستخوش تغییرات بنیادی ژرف زیرین می سازند:

1

• آنها استثمار طبقه کارگر را شدت می بخشند.

2

• میدان این استثمار را وسیعتر می سازند.

3

• آنها تسلط سرمایه انحصاری بر اقشار میانی جامعه را تقویت می کنند.»
• (بوکارا، 1973، ص 17)

• دوره بندی سرمایه داری به شرح زیر صورت می گیرد:

1

• «مرحله کاپیتالیستی آغازین و یا مرحله مانوفاکتور»

2

• «مرحله کلاسیک سرمایه داری و یا مرحله رقابت آزاد»

3

• «مرحله انحصاری و یا امپریالیستی سرمایه داری»
• (بوکارا، 1973، ص 17)

4

• دوره سرمایه داری انحصاری ـ دولتی، آخرین مرحله سرمایه داری تلقی می شود:
• «مرحله امپریالیستی سرمایه داری را می توان به پیروی از لنین به مرحله سرمایه داری انحصاری ساده و سرمایه داری انحصاری ـ دولتی تقسیم بندی کرد.»
• (کوین، 1972، ص73)

• سرمایه داری انحصاری ـ دولتی «مرحله ای از امپریالیسم است که در آن، ساختارهای انحصاری وسعت می یابند و در درون این مرحله
امپریالیسم، مداخله دولت و شبکه بندی رشد یابنده میان انحصارات و دولت بار دیگر توسعه می یابد.»
• (بوکارا، 1973، ص 9)

• تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی بویژه به دو پدیده زیر می بایستی بپردازد:

1

• اولا می بایستی رونق اقتصادی سرمایه داری ما بعد جنگ و کردوکار سرمایه گذارانه تقویت یافته دولت همراه با تغلیظ و تمرکز رشد یابنده مجامع سرمایه (شرکت های) بزرگ توضیح داده شود.

2

• ثانیا می بایستی تقسیم سیاسی جهان به دو اردوگاه آنتاگونیستی ـ سوسیالیستی و کاپیتالیستی ـ بازتاب یابد.

• عمدتا بعد از جنگ جهانی دوم، جنبش های رهائی بخش ضد اسعماری و ضد امپریالیستی در حاشیه به مقاومت بر ضد امپریالیسم مرکز برخاست و در کشورهائی از قبیل الجزایر، کوبا و ویتنام مدل توسعه «سوسیالیسم رئال» در اروپای شرقی و اتحاد شوروی را سرمشق خود قرار داد.

• تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی بحران مندی این سیستم سیاسی ـ اقتصادی را بویژه مورد تأکید قرار می دهد و نه فقط به توصیف هویریستیکی و تحلیل قضایا می پردازد، بلکه درست در سنت تئوری مارکسیستی به مثابه «سیاست علمی»، به مثابه خدمت به تحول سیاسی و اقتصادی، یعنی به مثابه خدمت به استراتژی سیاسی نیروهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مبارزه در راه این تحول وارد عمل می شود.

• در اسناد برنامه ای رسمی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، تمامت دوران با «سه جریان انقلابی جهانی» (سوسیالیسم رئال، جنبش کارگری در متروپول های غزب و جنبش های رهائی بخش ضد امپریالیستی در کشورهای جهان سوم) بمثابه دوران تاریخی ـ جهانی گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم تفسیر می شود.


• «بحران سرمایه داری انحصاری ـ دولتی منشاء خود را (همانند خود سرمایه داری انحصاری ـ دولتی) در بحران عمومی سرمایه داری دارد که در سال 1917 با بروز تضادهای کاپیتالیستی در رابطه با جنگ جهانی اول و پیدایش اولین دولت سوسیالیستی پا به عرصه نهاد.»
• (بوکارا، 1973، ص 74)

• و لذا سرمایه داری انحصاری ـ دولتی خود به مثابه نتیجه بحران عمومی سرمایه داری تفسیر می شود، که می بایستی گرایش به انباشت بیش از حد سرمایه و گسترش طلبی فزاینده را به دنبال آورد که موجب بروز جنگ بین الامپریالیستی در سال 1914 (جنگ جهانی اول) شده اند و علاوه بر آن می بایستی به تشکیل نیروهای مبارزه طبقاتی در «جوامع آنتاگونیستی» متروپول های کاپیتالیستی منجر شوند.

• سرمایه داری انحصاری ـ دولتی از این رو به معنی «انطباق» امپریالیسم با «تغییرات بی برگشت در شرایط وجودی خارجی و داخلی اش» درک می شود.

• (مایر 1972، ص 27)

• در جنبش کمونیستی «مکاتب» متفاوتی در زمینه استخراج تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی وجود داشت:

1

• در آلمان دموکراتیک برای مثال، گروه پژوهشی حول اوتو راین هولد (1965) گرایش سرمایه داری انحصاری ـ دولتی را بر اساس توسعه تغلیظ و تمرکز سرمایه بنیانگذاری کردند که برای تئوری لنینی امپریالیسم تعیین کننده بود.

2

• تئوری دیگری از سوی گروندل (1967) بنیانگذاری شد.

3

• گروه فرانسوی پل بوکارا تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی را بر قانون سقوط گرایشی درصد سود بنیانگذرای کرد.
• این قانون را مارکس (کلیات مارکس و انگلس، جلد 25، ص 221) به مثابه مهمترین قانون تاریخی انباشت سرمایه نامیده بود:
• «در مقیاس اجتماعی، تفاوتی میان سرمایه ثابت بکار انداخته شده ـ سرمایه ای که واقعا به کار انداخته می شود، ولی مورد استفاده قرار نمی گیرد ـ ولی رشد می کند و سرمایه متغیر به مثابه تنها سرچشمه ارزش اصافی، یعنی تفاوت میان کل سرمایه و اضافه ارزش تولید شده توسعه می یابد.
• شرکت های کاپیتالیستی بدین طریق، همواره به انباشت سرمایه بیشتری نایل می آیند، بدون اینکه ارزش اضافی تولید شده با همان سرعت رشد کند.
• سود میانگین بدین طریق در مقیاس اجتماعی گرایش به کاهش نشان می دهد.
»
• (بوکارا، 1973، ص 25)

• شکار سود اضافی به تشکیل ظرفیت های غول آسای بیش از حد منجر می شود که با «تعمیم پیشرفت فنی» همراه می گردد و سرانجام به تشدید گرایش تولید بیش از حد منتهی می شود:
• «تأسیسات، ماشین آلات، مواد خام و ذخایر کالاهای تولید شده، ولی بفروش نرفته بطرز چشمگیری افزایش می یابند.»
• (بوکارا، 1973، ص 26)

• انباشت بیش از حد سرمایه «به کاهش ارزش بخشی از سرمایه» منجر می شود:
• «این کاهش ارزش در فرم های متنوع فقط بخشی از سرمایه اجتماعی کلی را شامل می شود.»
• (بوکارا، 1973، ص 27)

• کاهش ارزش سرمایه بویژه در کارخانجات دولتی صورت می گیرد:
• «سلسله ای از این شرکت ها و کارخانه ها باید با تقبل زیان کار کنند، قبل از همه به دلیل قراردادهای کاری که برای شرکت های انحصاری بزرگ بویژه مناسب اند.
• این کسر بطور مصنوعی پدید آمده را دولت پرداخت می کند و وسایل لازم برای این پرداخت را از پول های مالیاتی تأمین می کند.
• این بدان معنی است که از کیسه کارگران و دیگر اقشار زحمتکش پرداخت می شود.»
• (بوکارا، 1973، ص 27)

• دولت با به عهده گرفتن این فونکسیون، انحصارات را از غم کاهش ارزش سرمایه آزاد می سازد.
• دولت از سودهای انحصارات حمایت می کند و «سرمایه دولتی فاکتور تعیین کننده ای در زمینه بسط و تکمیل تولید انحصاری مدرن بزرگ» محسوب می شود.
• (بوکارا، 1973، ص 28)

• دولت بدین طریق، نقش تأمین امکانات مالی را عهده دار می شود و به فونکسیون های زیر جامه عمل می پوشاند:

1

• با حمایت از انحصارات، به انباشت سرمایه کمک می کند.

2

• «از طریق تقبل سرمایه های معین کمک می کند که کاهش
ارزش اجتناب ناپذیر بخشی از سرمایه اجتماعی کلی تسریع شود، تا میزان سود و درصد سود سرمایه داری انحصاری بالا رود.»
• (بوکارا، 1973، ص 39)

• در سرمایه داری انحصاری ـ دولتی، این فونکسیون به شرط بقای انباشت کاپیتالیستی بدل می شود.
• «بورژوازی انحصاری بزرگ از این رو، به هر وسیله ممکنه متوسل می شود تا کنترل خود را بر دستگاه دولتی بطور مستقیم و یا بواسطه رجال سیاسی در دستان خود محکم نگه دارد.»
• (بوکارا، 1973، ص 35)

ادامه دارد

August 3rd, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي